بیچاره پاییز!

ساخت وبلاگ


شعر شدم ،

غصه شدی...

شور شدم ،

سرد شدی...

برف شدم ،

آب شدی...

این همه تقدیر غلط!

خط من و سایه ی تو...


| فرزانه ناطقی نژاد |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

یک جایی از رابطه هست که آدم صبورتر، مهربان‌تر، رفیق‌تر تصمیم می‌گیرد دیگر آن آدم یک ساعت پیش نباشد.  حالا هر چقدر برایش گل بخری، شعر بگویی، کادو بفرستی، خاطره دربند و اولین گره خوردن نگاه‌ها و چرخ و فلک کنار دریا را تعریف کنی؛ بی فایده است.  آن آدم بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : تنهایی, نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01


گفتی چه کسی؟ درچه خیالی؟ به کجایی؟ 

بی‌تاب توأم ،محو توأم ،خانه‌ خرابم


| بیدل دهلوی |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 199 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

بالاخره یک روز از اینجا می روم از مرتب کردن صبح به صبح تخت خوابها از رژهای ملایم و ضد چروکهای حوالی سی سالگی از کیفم را بر می دارم و می روم اداره از آدمهای ماشینهای مجاور بالاخره یک روز از اینجا می روم سالها قبل خیلی سال قبل بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 232 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

می بوسمت بدون سانسور... و می گذارمت تیتر درشت روزنامه آن جا که حروفش را بی پروا چیده اند و خبرهایش را محافظه کارانه و من همیشه زندگی را آسان گرفته ام عشق را سخت... | نزار قبانی | بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

خوابیده بودیم کف حیاط ، شب بود ، آسمون پر ستاره. زدم به پهلوی نسرین گفتم: میدونستی سه نوع خوشگل تو دنیا وجود داره؟ گفت: نه . گفتم: ببین دسته ی اول گرم تنانن، همونا که تو سوز زمستونا جای شالگردن دستشونو میندازن گردنت. اونا که معمولا همشون دو تا چشم بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت  پرده‌ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت   کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد  خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت  درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد  آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته‌ی ما به چه کارش می‌خورد بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

خورشید برای من ساعت هفت غروب طلوع می کند آن هم از پشت میز یک کافه یعنی وقتی تو را می بینم... روز من از حضور تو شروع می شود شب من از غیبت تو... کاری کن روزهایم بلند باشند من از شب ها می ترسم...! | رسول یونان | بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

عزیزترین، عزیزترینم تو را عذاب می‌دهم. خواهش می‌کنم عزیزم مرا ببخش! یک گل رز برایم بفرست تا بدانم مرا بخشیده‌ای. من در واقع خسته نیستم ولی بی‌حس و سنگینم و نمی‌توانم کلماتِ مناسب را پیدا کنم. آنچه می‌توانم بگویم این است که: در کنارم بمان و تنهایم ن بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 181 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

زن زیبایی نیستم موهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می آید وَ نه شب را به یادت می آورد نه ابریشم نه سکوت شاعرانه نه حتی خیالِ یک خواب آرام... پوست گندمی دارم که نه به گندم می مانَد  نه کویر... وَ چشم هایی دارم که گاهی سیاه می زنَد گاهی قهوه ای  وَ بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 1:01

ببین چقدر نزدیک تواَم به اندازه چند گام شاید به قدر فاصله ی عبور دو تن از کنار هم و گم شدن صدایی در صدای دیگر! جایی که مرز، دیگر هوا نیست آمیختن است در هم که تنفس دو آدمی در هم می آمیزد جبهه ای سرد و گرم در هم می آمیزد رعد و باران و آدم ها در هم می بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 192 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 15:07

ماندن همیشه انتخابش بود می‌خواست مردِ کربلا باشد می‌رفت سمتِ دشمن اش تا خود با سر سپر بر نیزه ها باشد... سخت است هم مردِ خطر باشی هم دیگری ها را پدر باشی بهتر کنی احوالِ خواهر را با عشق، مولا را پسر باشی می‌خواست دنیا با خدا باشد هرکس به نوعی مُب بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : انتخابش, نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 182 تاريخ : پنجشنبه 18 آبان 1396 ساعت: 7:14

کس نبود که فال قهوه‌ی مرا بگیرد و نداند که تو محبوبِ منی! کس نبود که در دستم کف‌ بینی کند و حروف چهارگانه‌ ی نامت را کشف نکند...! هر چیزی را می‌ توان تکذیب کرد جز رایحه‌ی زنی که دوست می‌ داریم همه چیز را می‌توان پنهان داشت جز گام‌ های زنی که در درو بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32

من او را دوست داشتم. اگر چه او هرگز چیزی نبود که آنرا نمایش می داد. برای بازی کردن یک نقش عالی کافی ست تماشاچی ها را بخوبی بشناسید. اگر آنها جزوء دسته ی انسانهای ساده و احساساتی باشند، نقش آدمی صادق، عاشق و مهربان، می تواند آنها را ساعت ها میخکوب ش بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32


این چه دردی ست که ای عشق به ما بخشیدی؟

این چه دردی ست هم از مرگ هم از "جان" دوریم...


| محمد عزیزی |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 169 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32

قدیما هر وقت تو محل واسه بازی یار انتخاب می کردیم ، همیشه یارهای قوی رو اون بر می داشت... می گفت با یار ضعیف نمیشه برد... همیشه وسط یه بازیه نابرابر بود... بازی که می دونست برندست...بزرگ که شد با همین فکر یار انتخاب کرد...یکی که از همه نظر قوی بود. بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32


از حباب نفسم می فهمم

چیزی از من ته دریا مانده

مثل جا ماندن قلاب در آب؛

بدنم در بدنت جا مانده...


| احسان افشاری |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32

هر بار ابری را تکان دادیم؛  گریه کردیم...  هر بار درختی را بوسیدیم؛  پاییز شد...  هر بار دستی را گرفتیم؛  تنهاتر ماند...  هر سلامی، تکرار رفتن است؛  هر رفتنی؛ ادامه‌ی اندوه... | الینا نریمان | بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 12:32


بیان کردم حدیث دوری و شرح شبِ هجران

پریشان کرد زلف و گفت: از زلفم پریشان تر؟


| قصاب کاشانی |

بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت: 17:37

نشسته بودم کنار پنجره و داشتم محوطه دانشکده رو نگاه میکردم، درِ کلاس باز شد و اومد نشست رو به روم، یه لحظه جا خوردم، موهاشو کوتاه کرده بود، انقدر کوتاه که اگه دست میبردی لای موهاش از بین انگشت های دستت هیچ تارِ مویی بیرون نمیزد. قبل از اینکه حرفی ب بیچاره پاییز!...
ما را در سایت بیچاره پاییز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cofe-sher1 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت: 17:37